شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

محرم ها خدا غصه اش می گیرد ...

جمعه, ۲۸ دی ۱۳۸۶، ۰۶:۴۹ ق.ظ
یا قدیم                       برای کسی که نثرهای موزونم را دوست دارد .    "آسمان که سیاه شد ، زمین که بغض کرد ، عالم و آدم فهمیدند که خدا ، می خواهد بال تقسیم کند . هر که نبود ، به قدر سرخی خونش بال گرفت و هر که بود ، به قدر شوری اشکش ، صبر ... " قصه ای بود که روایت شد . هر که دید ، دیوانه شد و هر که شنید ، حیران ؛ که چرا آن روز دلها اینقدر سنگ بود ...                                                                 درخشان باشید                                                      خودم     فریبا جونم ، ایران چند روز پیش اومده بود مدرسه کلی سلام رسوند .شاد باشی گل همیشه بهار !
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۶/۱۰/۲۸
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی