شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

تو ، پای تا سر تو ...

يكشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۸۶، ۰۳:۱۱ ق.ظ

یا قدیم

نثری موزون و کوتاه برای کسی که نثرهای موزونم را دوست دارد.

 

خاطراتت طلاست . می دانستی ؟ و برق چشم هایت . دست هایت شاخه های سفید سپیدارند که باد پاییزی می رقصاندشان . گیسوانت را باید مروارید بندان کرد ، شبشان را نباید آرزو کرد که صبح شود .پاهایت سوهان روح " نرفتن " اند .

تو نه تک تک آنها که تمام آنهایی . من نه چشم هایت را ، نه دست هایت را ، که تمام تو را ، من ، " تو " را دوست دارم .

 

                                                               شاد و درخشان باشید

                                                                         خودم

سلام فریبا جونم ! سلام مهربونم !

روزگار به کامه ؟؟!!!

از لطفتون بی نهایت ممنون

متاسفانه مشخص نیست چه روزی میام پیشتون اما به هر حال تا قبل از عید خودمو می رسونم !

دوستون دارم یه عالمه !!!

امیدوارم دست به خاک بزنید طلا بشه !!

شاد و درخشان باشید  

 

دست هایت شاخه های سفید سپیدارند ... 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۶/۱۲/۱۹
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی