شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

دلتنگی برای بوی خوش هل !

يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۰، ۰۱:۵۳ ب.ظ
خیلی گذشته از وقتی که کنارم می نشستی و من می نوشتم و بعد از انعکاس تصویر نوشته ام توی شیشه ی عینکت کلی کیف می کردم. خیلی گذشته از روزی که برایم کتابی خریدی و  چون قبولش نمی کردم گفتی که برای خودت خریدی اش و من حتی صفحه ی اولش هم برای تو یادگاری نوشتم !  حالا آن کتاب دیگر دست من هم نیست . یکی از اساتید به رسم امانت گرفتش و من دیگر رنگ کتاب را ندیدم و به همین سادگی یکی از یادگارهای تو را از دست دادم. خیلی گذشته از تقطیع هجایی ! از پر شدن صفحات سفید کتابهای درسیمان با ... درسته ، خیلی گذشته . ولی من هنوز هم دلم تنگ میشود برای همه ی ساعت هایی که با تو بودم . نمی دونم هنوز به اینجا سر میزنی یا نه اما آرزو می کنم که بیایی و این مطلب را بخوانی که از اولش هم فقط می خواهد بگوید  : دلم بدجوری هواتو کرده هل !     * تا به حال چای نوشیده ای با هل در یک غروب پاییزی ابری بدون باران ؟ تو بوی خوش آنی !
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۶/۱۳
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی