شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی
آقا اَصِش من نمی خوام دعا کنم . یه بار دعا کردم ،گرفت ! یعنی شد ! بدجوری هم شد ! و بعدش آتیش گرفتم . دیگه نمی خوام . به اصرار یه چیزی خواستم از خدا ، البته اصراری هم نبود ولی لابد چون از ته دل بود اصرار تلقی شد و یه ماه هم نکشید از لحظه ی دعا که اتفاق مورد دعا حادث شد و اون موقع بود که من سوختم . دیگه نمیخوام دعا کنم ، می ترسم راستش . می ترسم که دوباره خدا اجابت کنه دعامو ولی با عواقب و عوارض. حالا بابا چپ میره و راست میاد با یه نگاه و لحن سرزنش باری منو مخاطب قرار میده که چرا دعا نمی کنی که فلان بشه بهمان بشه ؟ مگه نمی بینی یه ماه بیشتر تا عید نمونده ؟ و چه و چه ...  پدرِ من ، به خدا دعا می کنم . به جون ته تغاریت دعا می کنم اما با ترس و لرز . می ترسم خدا بدجوری حالمو بگیره ، دوباره .می ترسم که چیزی بشه که نباید . می ترسم که اونی که می خوایم بشه ولی بعدش یه چیزای دیگه ای هم بشه که ... خدایا ! من یکی که رسما اعلام می کنم عمرا چیزی از حکمت های شما سر در  نمیارم ، شما خودت یه جوری دل ما رو  آروم کن ، "یه ماه بیشتر تا عید نمونده ها "...                                  ممنون.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۱/۱۳
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی