شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

من پیر ِ سال و ماه نیَم ...

پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۱، ۰۷:۳۰ ق.ظ
پا میشم.میشینم.می خونم.گوش میدم.گریه می کنم.چای می خورم.توی وبلاگها خودمو می خونم.توی کتابا آرزوهامو می بینم.دست نوشته های قدیمی رو زیر و رو می کنم و از غریبه ای که میونشون موج میزنه به خودم میلرزم.دوباره می نویسم.قایمشون می کنم. سرده.تلخه . اما امیدوار کننده است.مثل دارو.هر بیماری یه دوره ای داره.میگذرم از دردهای لاعلاج.قصه میسازم از "خوب" شدنم...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۱/۱۷
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی