شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

وقتی کار رو میدن دست بچه !!

شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۲:۱۹ ب.ظ
واسه جشن فارغ التحصیلی یه خرده کاری هایی رو سپردن به من . اونم به چه کسی !! البته اگه زمانبندی براشون مهم نباشه ، دقیقه ی نود و یک - نود و دو بالاخره کارو تموم و کمال و شسته رفته تحویل میدم ولی امان از ... . چه میشه کرد ؟ آدم بزرگا اینجوریَن ! الان چهار روزه هی میام میشینم پای سیستم و تهش هیچی به هیچی ! اصن وقتی به این فکر میکنم که هنوز ده دوازده روز تا جشن مونده دستم شُل میشه ! قرار بود پنجشنبه طرح اولیه رو بفرستم واسه یکی از بچه ها. نفرستادم . نه اینکه طرحی نباشه ها ! طرح هست ، ولی زیادی اولیه است!! بی خیال! فردا یه جوری به کل قضیه سر و سامون میدم ! یه جوری که خودم کیف کنم !! اصولا ، دل که نگران باشد و خیال که به هزار جا بپرد ، کار ، سامان نمیگیرد ! راستی ! می دونستی شازده کوچولو ۶۹ سالشه ؟؟!!  بیشتر از سن ما دوتا روی هم !!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۲/۰۹
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی