شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

جفت پوچ

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۰۷ ب.ظ
بعدش تو از من بدت آمده بود. اولش من ناراحت شده بودم. منتظر بودم یکی بیاید بگوید نباید ناراحت بشوی تا خیلی قشنگ بزنم توی دهنش. کاری ندارم به این حرف ها. دلخوری ام را نمی خواهم برای خودم نگه دارم. نمی خواهم. واژه ها را خیلی شیک، تعمداً جوری انتخاب می کنم که بوی دلخور شدنت به دماغم برسد. دوران لبخند و رد شدن و ندیدن و پذیرفتن را مدتی است گذرانده ام. دقیقاً از وقتی که مجبور شدم هر روز با یک دیوانه سازِ روح خوار معاشرت کنم. چشم در برابر چشم. عوض شده ام. حالا دیگر می پرسم. چرا دلخور شدنم مهم نیست؟ سوال کلیشه ای تر از این؟ جمع کن. جمع کنیم. این سفره به دلِ ما نان نمی رساند. دوستتان دارم. دوست داشتنِ آدم ها را بلدم از قضا و فراموشش هم نمی کنم. عادت دارم به دوست داشتن. وقتی سین گفت که تو خیلی مهربانی! به همه کمک می کنی! این خوبه! به خودم پوزخند زدم. باور نمی کنم کسی باشد که اینطور نباشد. هیچ جور توی کَتم نمی رود که کسانی مثل من چیزی اضافه تر دارند و مهربانی یک جور، چِمیدانم! مسخره نیست؟ هست. به خدا که هست. چرا نمی توانید یک ذره حالم را خوب کنید؟ انصافاً اینقدر سخت خوشحال می شوم؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۲۵
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی