شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

آهسته و پیوسته

پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ب.ظ


باهم کاری را شروع کردیم که ریسک برایش نام بی‌مسمایی نیست، آن هم حالا که همه منتظرند ببینند ما با خودمان چند چندیم در این زندگی. ولی خب باید چیزی را کاشت تا بشود برداشت کرد.

تنبلی اگر کار شیطان نبود من الان یک گوشه نشسته بودم به غُر زدن و تو هم گوشه‌ای دیگر به دست و پا زدن و نرسیدن. ولی من کار شیطانی را وارد این زندگی نمی‌کنم جانم. حرفی زده‌ام به بزرگی «ساختن» و خب اگر نتوانم به اندازه‌اش بزرگ بشوم که اصلاً کجای کارم؟

عجله، آفَتِ زندگی‌ آدم‌هایی شبیه ماست. این را باید جای مهمی می‌نوشتم تا فراموشم نشود. شاید اگر مثل قبل، زیاد می‌نوشتم، چیزهای مهم را دیرتر فراموش می‌کردم.

 

 

 



موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۳۰
شب تاب

نظرات  (۱)

چه رنگ و رویی گرفته اینجا ^_^
پاسخ:
^_____^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی