شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

فصل

جمعه, ۳ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۲۷ ب.ظ

می پرسد کم خرج؟ می گویم کم خرج. فلاکس را میچپانم توی کیفم با دو تا شیرینی و یک مشت تخمه. پاشنه ها را ور میکشیم. اتوبوس ما را میرساند به ساعی و گربه هایش. روی نیمکتهای گهواره ای مینشینیم، تاب میخوریم، عطر چای را توی ریه هایمان میکشیم،یک فصل اشتراکمان را جشن میگیریم و میخوانیم : این فصل را با من بخوان باقی فسانه است/این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است...


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۰۳
شب تاب

نظرات  (۱)

۰۵ دی ۹۵ ، ۱۱:۱۰ آشنای غریب
چقدر خوب و عالی.دوستتون دارم.
پاسخ:
بیشتر وقتا یادمون میره که همه چیز چقدر خوب و عالیه. ما هنوز بچه ایم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی