شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

باشگاه مشت زنی

چهارشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۵۱ ب.ظ


اتوبوس که ترمز می کنه با تمام هیکلش میفته روی من. پام له میشه. دستم گیر میکنه بین تنم و میله اتوبوس، درد می گیره. میگه ببخشید. لبخند می زنم.

من لبخندِ زورکیِ جواَم.

من بی تفاوتیِ جواَم.

تموم شهر باشگاه مشت زنیه. در هر زمان فقط یک مبارزه در جریانه. مبارزه ی من با خودم. مبارزه تا وقتی ادامه پیدا می کنه که لازم باشه. تا ابد.

من روحِ گندیده ی جواَم.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۱۱
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی