"یا قدیم "
برای کسی که نثر های موزونم اردوست دارد ...
هیچ صدای آب را شنیده ای ؟ دیده ای چقدر شبیه چشم های توست ؟!
من هنوز عاشق آب و آب بازی ام . از هزار سال قبل تا هزار سال بعد و بعد تر ...
قبول میکنی کمی کنار من ، قدم زنان ، کنار ساحلی ، چای داغ نوش جان کنی ؟ اجازه می دهی شرشر نگاه تو ، آتش دل مرا خنک کند ؟
نیلی همیشگی ! آهای لایق تمام عاشقانه ها ! نگاه کن !
ببین که با حضور چشم های تو ، غرق شدن ، چقدر ساده می شود ...
شاد و درخشان باشید
خودم