انتظار در روزهای گرم یا کاسه پشت تنهای شاعر!
يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۸۹، ۰۹:۰۴ ق.ظ
یا قدیم
نه اینکه نتونم یا بلد نباشم ، اتفاقا خوب هم بلدم . کافیه یه گوشه بشینم و یه مداد و یه تیکه کاغذ هم دستم باشه ؛ اون وقته که چیزایی می نویسم روی همون یه تیکه کاغذ و با همون مداد که وقتی می خونیشون به جاهایی سفر کنی که هیچ کشتیی هم نتونه ببرتت .
فهمیدی ؟
اوضاع رو به راهه . فقط گذاشتم ،دلم خودش از لاکش بیاد بیرون تا بهت یاد بده که چیا بلده .
عجله ای ندارم.
زمان همه چیو درست می کنه.
۸۹/۰۵/۱۷