ماه طلعتِ محبوبِ من!
شنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۰، ۱۱:۰۶ ق.ظ
ماه طلعت بودن خیلی شیرینه .
ماه طلعت آبجی کوچیکه است . اولین کسیه که میاد خونه ی مادر . اولین کسیه که با بقیه تماس میگیره تا دور هم جمع بشن . ادعا نداره اما . خیلی صبوره درست مثل مادر . تنها کسیه که وقتی همه لباس مشکی پوشیدن و جلوی مادر صف کشیدن بغض کرده . یه شوهر داره که بستنی می خره میاره تا بتونه یه دقیقه نگاش کنه ! دو تا پسر داره و حالا هم بارداره ، معتقده که بچه یه موجود غریبه نیست ، تیکه ای از جون آدمه! تلفنی سراغ بچه ها رو میگیره و اگه پسر بزرگش ساندویچ بخوره دعواش میکنه . جوراب های خان داداش رو میشوره و زیر بغل کتش رو میدوزه . وقتی خان داداش میگه : مزه نریز آبلیمو! میگه : غلط میکنه آبجی کوچیکه که رو حرف خان داداشش حرف بزنه !! نه اینکه نتونه جواب بده ،به بزرگترش احترام میزاره . تو سری خور نیست حریم ها رو حفظ میکنه .
ماه طلعت یه زن ایرانیه . من دوسش دارم . دوست دارم مثل اون باشم . آروم ، صبور ، مهربون ، دلسوز ، مادر!
*متاسفانه عکس بهتری از فیلم پیدا نکردم.
۹۰/۱۰/۱۷