شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

بازی روی ِ دل !

چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۱، ۰۸:۵۵ ق.ظ
امتحانات پایان ترم شروع شده . فردا دو تا امتحان داری . طبق عادت هزار ساله ات درس نخوانده ای و با توجه به الگوی منظم حاکم بر رابطه ی میان درس نخواندن و نمره هایت ، با خیال راحت نشسته ای و به برف روی زمین نگاه می کنی. تنهایی . در این ساعت شب حتی شازده کوچولو و رادیو  هم از فکر و خیال بیرونت نمیارن . اوضاع ، به سامان است ولی میدانی وقتی به خاطره اجازه ی حضور بدهی به سرعت به سمت نابه سامانی میل می کند و آن وقت است که دیگر هیچ ! آن وقت است که شاید ناگهان تصمیم بگیری برای کارهای احمقانه و احمقانه تر که این هم یکی دیگر از عادات هزار ساله ی توست ... بلند می شوی . موجودی کافی برای خرید یک پفک ناقابل را داری . میخری و میدوی ! وقت ایستادن نیست ! - سلام ! دلم هواتونو کرده بود ! مهمون نمی خواید ؟! - سلاااااااااااام ! کجایی صب تا حالا ؟ یه جا پیدا کن بشین ! - چایی هست ؟! - هست ! از حالا تا صبح ! - بازی رو چیه ؟ - دل !!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۱/۳۰
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی