هیولاهایی در من خوابیده اند که برای بیدار شدن ، دنبال بهانه می گردند!
سه شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۱، ۱۰:۵۱ ق.ظ
نیما
میگه این (لینک حذف شد)خوب مینویسه. نیما خودش خوب می نویسه. من دوستش دارم. می خونمش. ولی وقتی یه همچین حرفی میزنه، دلم می خواد مدوسا باشم و راست توی چشم هاش نگاه کنم. بعدش سرمو بندازم پایین و خیلی آروم بیام خونه وفردا ، صبح، پیش از طلوع خورشید و قبل از غروب سیاره زهره،برم روبه روی آینه ...
بعدا اضافه شد : متن رو حذف نکردم چون دوستش داشتم. چون اصلا یه متن انتقادی نبود. چون کاری به کار کسی نداشتم...
فقط قرار بود یه قصه بشه، که نشد، حوصله اش رو نداشتم، زورم نرسید ...
۹۱/۰۸/۰۹