بهترین کلمه ها حتی در بدترین زمان و مکان
يكشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۹، ۰۴:۲۵ ب.ظ
جهان بوی گُه گرفته بود و هی به در و دیوار خون می پاشید. چند هزار نفری جیغ می کشیدند و دیگران که ساکت بودند بدن کسی یا چیزی که حتما زمانی جان داشت را تکه تکه می کردند. تمام شیرهای آب باز مانده بود. کسانی که خیال میکردند هنوز وقت هست عکس یا کریم های مُرده را زده بودند به دیوار. کسی نگاهشان نمی کرد. بعد من منتظر بودم که بگویی دوستت دارم.
۹۹/۰۱/۳۱