برای کسی که نثر های موزونم را دوست دارد و اشکهای تلخم را هم ...
( شرمنده مدتی است که دیگر پیشکش های چندان فاخری از قلم سر ریز نمی کند ... )
یاقدیم
دوباره ماه ناز کرد و نازک شد و بوی شروع ماه همه جا پیچید !
امسال هم مهمانی برپاست . خدا باز هم می خواهد مهربانی اش را به رخ بکشد ، رحمتش را ، تا تو چقدر از این سفره برداری . تا تو چقدر بفهمی که آسمان ، وقتی صدای " ربنا " می آید ، از همیشه زیباتر است ، مثل هزار در گشوده ...
قدم بردار تا ببینی بوی این ماه تو را تا کجا ها که نمی برد .
قدمی بردار و ببین که آسمان زیر پاهایت پهن می شود ...
تو فقط صدایش کن ، اگر خورشید را به دستت نداد ... !
شاد و درخشان باشید
خودم
خانم فریبا جونم ، سهیلا و حوری و حمیده به شما سلام مخصوص رسوندن .(می دونید افتخارم چیه ؟ این که پل بین شما و بچه ها شدم )
خانم فریبا دعام کنید که بدجوری بهش احتیاج دارم .
فکر کنم دیگه تنبلی رو کنار گذاشتم مگه نه ؟!!
نماز و روزه هاتون قبول خدای مهربون
به امید دیدار ای ناخدا ناخدای من ...