یک سری از آدم ها هم هستند که اساساً وارد زندگیِ دیگران می شوند فقط برای امید دادن. مشکلی نیست. خیلی هم خوب. خیلی هم خدا و بنده ی خدا پسندانه. نکته اش اینجاست که این امیدها تا چه اندازه حقیقی است و تا چه اندازه راه را هموار می کنند با وعده ها و دلگرمی هایشان که گفته اند و نتیجه اش شده یک امیدِ محکم و یا حتی سطحی در دلِ کسی. چرا؟
نباید قضاوت کرد. زندگی گاهی اجازه نمی دهد که حتی به امیدهایی که به خودت و زندگی ات چسبانده ای بپردازی، چه برسد به امیدها و کارهایی که به دیگران قول داده ای.
چه میدانم. همیشه چیزهایی هست که آدم خبر ندارد.