اینکه بخواهی چیزی بنویسی و به کسی هم تقدیمش کنی و تازه آن کسی هم کسی باشد که تو حاضری تا عید سال دیگر همین طور تره هایش را برایش خرد کنی و از هر سو بدوی تا اسباب نشاط خاطر و چشم و دلش را فراهم کنی ، خیلی دل و دماغ نمی خواهد ! مواد لازم و اولیه اش هم قطعا کم تر و ساده تر است از مثلا ملزومات احداث یک سکوی نفتی ؛ فوقش یک مداد می خواهد و یک تکه کاغذ و کمی هم نور که ترجیحا نور خورشید نباید باشد(البته این یکی کاملا شخصی است ، شما اگر خواستی برو تا دلت می خواهد زیر نور خورشید بنشین ) .
آدم می تواند صبح از خواب بیدار شود و بدون تصمیم قبلی کاغذ و مداد مذکور را پیدا کند و یا قدیم و باقی ماجرا ...
کوه که قرار نیست جابه جا شود. قرار است چیزی نوشته شود و به کسی تقدیم شود .چیزی نباید کم باشد . نه مداد ، نه کاغذ و نه نویسنده .اما ...
یک شرط دیگر هم وجود دارد . آن " کسی " حتما باید وجود داشته باشد .