" یا قدیم "
یرای کسی که نثر های موزونم را دوست دارد
تو ، لاک ناخن منی . تو رنگ رژ لبمی که مالیدم تا سلامم خوش رنگ تر باشه برای قرار اول که ...
تو ، بوی عطر منی که رو تنم ماسید وقتی نیامدی ...
سالهاست آینه ، آرایش سالها پیشم را به خاطر دارد . همان لاکی که تویی ، همان رژ لب که تویی ، آینه هر روز من را همانطور می بیند ، همان دختر چهارده ساله ، که هزار و چهارصد سال است همه ، آرایش از مد افتاده اش را مسخره می کنند ...
شاد و درخشان باشید
خودم