شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

رد پا

يكشنبه, ۸ دی ۱۳۸۷، ۰۵:۰۵ ق.ظ
یا قدیم برای کسی که نثرهای موزونم را دوست دارد از تمام دیوارها می گذرم ، یک صبح زمستانی که هیچ صبح بودنش معلوم نیست و به شب هایی می ماند که تو دیگر نبودی . از تمام دیوارهایی که یک به یک می ساختی و می رفتی . می گذرم و هیچ هم پایم نمی لرزد . عاقبت یک روز تمام می شوند تمامشان و من آسمانی را پیدا خواهم کرد هم رنگ تو . زمستان است هنوز ، جای پاهایت را می بینم روی برف های بعد از آخرین دیوار . جای پاهایی که هست تا دوردست .                                                                                شاد و درخشان باشید                                                                                             خودم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۱۰/۰۸
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی