شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

ماهی که تویی ، نیستی !

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۸۸، ۰۶:۳۴ ق.ظ
"یا قدیم " برای کسی که نثرهای موزونم را دوست دارد و شاهدخت سرزمین لیمونا !   سلام آسمان ! چرا تمام شب دلت گرفته بود ؟ چرا دوباره ابر توی چشم های تو نشسته بود ؟ مگر دوباره ماه رفته است ؟؟ تمام شهر در شب گذشته مرده بود . دلش گرفته بود . ماه ، یار بی وفای شهر ماست . می رود ، تمام شهر قبر می شود . سرد می شود . هزار شمع کوچک و بزرگ نذر کرده ام ، که ماه باز هم عاشقت شود ، تو هم برای او کمی ، مهربان تر و قشنگ باش ! کمی بخند ! به افتخار ماه ، صد هزاران هزاران ستاره را صدا بزن .  بدون ماه ، خنده های شهر رفته اند ، ولی دلم نوید می دهد که او ، سپید و ناز ، شبی دوباره شهر را قشنگ می کند ... کمی بخند ...                                                                 شاد و درخشان باشید                                                                          خودم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۱۲/۱۵
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی