شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

جزیره ی سرگردانی

شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۸۹، ۰۸:۲۴ ق.ظ
تو آنی که روزهای پاییز را هم بلند و ناتمام می کنی مثل کابوس های دنباله دار صدساله. اشاره ای کافیست تا زمین و زمان کسی را به هم بریزی،تویی که هیچ طوفان و گردبادی زمین و زمانت را نمی تواند به هم بریزد؛همین که به جزیره ی خودت پناه ببری ،همان جزیره ای که حصاری دارد بلند و عظیم از سکوت و تنهایی ، کافیست ، دیگر هیچ جار و جنجالی لازم نیست تا دنیای کسی آوار شود روی سرش و تازه تو هم خبردار نشوی... تو ، هم ردیف انسانهایی اما ، هم ردیف قدرتمندترینشان ! مگر چند انسان را می شود شناخت که به اشاره شان هرچه تا به حال نشده ، بشود ، در دنیای کسی؟! هرچه ، از خرابی و آبادی ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۹/۲۰
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی