شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

گاهی پیش می آید

سه شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۰، ۰۸:۵۳ ق.ظ
وقت هایی که از خودم عصبانی باشم یا دلم برای خودم تنگ شده باشد یا تو به ذهنم هجوم آورده باشی ، مسیر را عوض می کنم . سوار یک اتوبوس دیگر می شوم، یک ایستگاه دیگر پیاده می شوم ، از پله های آن طرف بالا می روم ، از کوچه ای دیگر می گذرم و میگذارم قلبم باور کند که همه چیز همین قدر ساده می تواند تازه شود و همین قدر ساده می شود کارهای جدید کرد و زندگی جدید داشت و آدم جدیدی بود. مهم نیست که دیرتر میرسم ، آخرین ایستگاه مترو پیاده می شوم و می روم برای سوار شدن به اتوبوسی دیگر و پیاده شدن در ایستگاه ِ آخر آن هم . هدفونِ نصفه و نیمه و عاریه ی ویواز را میگذارم توی گوشم و رادیو جوان گوش می کنم و گاهی هم پیام! و تویِ سرم هزار جور حرف و کلمه و جمله و بند و قصه و رمان را می گذارم که با هم برقصند و روایتی جدید بسازند از آدمی که تویِ اتوبوس می نشیند و سرش را به شیشه تکیه می دهد و به چراغ های روشن و بی شمار ِ شب ِ شهرش نگاه می کند و چیزی که گوش می دهد رادیو ست نه لیدی گاگا و مهرنوش و شادمهر و انریکه و هیچ هم نگران جا ماندن نیست چون قرار است ایستگاه آخر پیاده شود .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۲/۰۲
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی