شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

در بابِ عُرضه

جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۵:۰۶ ب.ظ
چیزی هست به نامِ عُرضه. به آن معتقدم. آدمِ بی عُرضه حالم را بهم می زند ناجور. مصداقِ یک آدمِ بی عُرضه را هر روز جلوی چشمم می بینم. هر روز آرزو می کنم دیگر نبینمش. ولی بسته شده ایم به ریشِ هم. بعضی ها ذاتاً بی عُرضه اند. نصیحت ها را گوش می کنند، آویزانِ امکانات می شوند، کار می کنند، ولی تهش باز چیزی نمی شوند. این ها کمتر اذیت می کنند آدم را. ولی عده ای هستند که به معنای واقعیِ کلمه بهره ای از شعور نبرده اند. انگار توی گوش هایشان سیمان ریخته اند. انگار راه های ورودی مغزشان با گچ و بتن مسدود شده. انگار کور و کَرند. به اینها هم می گویم بی عُرضه. کسی که همه چیز داشته تا "چیزی" بشود(دست کم یک چیزِ کوچک)، ولی با لجبازی، هیچی نشده، بی عُرضه است. به کار و تلاش معتقدم. به چیزهای عینی که بشود با دست لمسشان کرد و با چشم دیدشان معتقدم. با نشستن و کتاب خواندن و رونوشت و یادداشت برداشتن و فیلم دیدن و برنامه های علمی و روانشناسی و از این خزعبلات تماشا کردن، آدم "چیزی" نمی شود. حتی شرکت در NGO ها و کلاس های آموزشی هم بی هدف چیزی از آدم نمی سازد. نتیجه مهم است. باید از هر قدمت نتیجه ای بگیری. باید وقتی می روی مثلاً در فلان کلاس یا سخنرانی شرکت می کنی و برمی گردی، چیزی داشته باشی اضافه تر از قبل. رضایتِ خاطرِ درونی و "می روم که حالم خوش باشد و خوش بشود" را بگذارید در کوزه آبش را بخورید. رضایت خاطرِ درونی؟ به چه قیمت؟ اصلاً معنای این عبارت چه می تواند باشد وقتی حتی یک نفر روی تو حساب نمی کند؟  اگر در یک جزیره و به تنهایی و دور از آدم های دیگر زندگی می کردیم، شاید قضیه اینقدر سخت نبود. ولی ما خانواده داریم. قرار است دوست هایی داشته باشیم. قرار است ازدواج کنیم و یک خانواده بسازیم. و در کنار همه ی این ها باید "خودمان" باشیم. کسی که توانایی ارتباط برقرار کردن بین این ها را ندارد و تا سن سی سالگی هم نتوانسته راهی برای ایجاد این ارتباط پیدا کند، بی عُرضه است. در هر سنی که نمی شود همه چیز را به همان روش قبل از اول شروع کرد. زمان نیست. باید سرعت بیشتری به همه چیز داد. جایی برای آزمون و خطا نیست. چرا با لجبازی همه چیز را به تباهی می کشند این بی عُرضه ها؟ نمی فهمم. به هیچ وجه برایم قابل درک نیست. غرور و لجبازی آفت است. آفَت به معنای واقعیِ کلمه. می سوزاند، می خُشکانَد و به جهنم می فرستد همه ی فرصت های "شدن" را.  انعطاف پذیر بودن چیزِ خوبی است. باید بتوانی از همه ی چیزهایی که سخت است، بی معنی است برایت، حالت را بهم می زند حتی، استفاده کنی برای رسیدن به هدفت. آدمِ تنها، کم می آورد. پشتیبان، مهم است. کسی یا کسانی که حمایتشان را داشته باشی، فوق العاده مهم هستند. قرار نیست چیزی بشوی که آنها می خواهند. عُرضه داشته باشی، حمایت و تشویقت می کنند که "خودت" باشی. آدم هایی که خیال می کنند باید از همه بُرید و با قدرت راهی را رفت که خودشان فکر می کنند درست است، در مسیرشان زیاد اشتباه می کنند. و این، وقتی که فرصتی برای آزمون و خطا نیست، یعنی چه؟ خانواده یک منبع انرژی و کوهِ حمایتِ بی خرج است. بی هیچ وجه نباید از دستش داد. به هیچ وجه. خانواده ممکن است با تو مخالف باشد، متفاوت باشد، تو را نفهمد، فکر و هدفت را درک نکند. ممکن است هیچ چیزش آنطور نباشد که دوست داری. نه سطح سوادشان، نه شغلشان و نه حتی لباس هایی که می پوشند و غذایی که می خورند، ولی همه ی اینها پشتِ یک اسم قابل چشم پوشی است : خانواده. فقط و فقط آدم های بی عُرضه خودشان را از یک همچین اسمی محروم می کنند. خدا هم از آدم های لجباز و بی عُرضه بدش می آید. بارها در قرآن نازنین گفته که عده ای هستند که کور و کرند و انگار چیزی نمی فهمند و اینها هدایت نمی شوند. بارها گفته که من راه را به شما نشان داده ام، چرا لجبازی می کنید؟! چه راحت می شود مصادیق قرآن را در زندگی پیدا کرد. تمامِ تلاشم این است که بی عُرضه نباشم. زور می زنم که بی عُرضه ی نوع دوم نباشم لااقل. قد و نیم قدها را هم جوری تربیت می کنم که بی عُرضه بار نیایند. باید بتوانند کار کنند. از دست و فکرشان با هم کار بکشند. باید بتوانند راه حل مشکل را پیدا کنند. لجبازی را باید بفرستند به گور. و باید از خانواده حرف بزنند. باید وقتی خانواده( مامان و بابا و...) را می بینند بال در بیاورند. باید عُرضه را کسب کنند. بی عُرضه ها، حال بهم زنند.   * در ستایشِ : خانواده، عُرضه و همه ی موفقیت هایی که در سایه ی این دو به دست می آید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۲
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی