شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

صدای قدم هایش، ریتم باران را بهم نمی زند

چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۴۳ ب.ظ

هوای تهران بارانی است. آن شب هوای کرج بارانی بود. تاریک بود. محوطه ی خوابگاه همیشه نور کمی داشت. چراغ ها هیچکدام جان نداشتند. حالم جوری بود که با سین رفتیم قدم بزنیم. حرف هم زدیم. یادم نیست چه گفتیم، چه شنیدیم. همان قدم زدن کافی بوده که یادم بماند. قدم زدن با سین بهترین کار دنیاست. امشب هم اگر سین بود، خوب بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۲۵
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی