شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

رویاهای ما شب تاب هایی هستند که در آسمان ذهن ما می درخشند...

شب تاب، خورشیدِ کفِ بشقاب

اگر می شد اینجا نبود و جای دیگری بود، «شاید» خوب بود.
و همین «شاید» است که جا را تنگ می کند...

بایگانی

می شود نباری؟

سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۳۸ ب.ظ

 یکهو باران گرفت. دلم میخواست در حد رعد و برق باقی بماند ولی بارید و اصلا بیا در موردش حرف نزنیم چون من کشک بادمجانهای خوب و دلچسبی میپزم و بهتر است ذهنمان معطوف همین باشد تا همان. 

از باران و دندانهای تیزش زیاد نوشته ام. اگر چاپ شده بود در کتابی چیزی حتما آدرس میدادم که برو فلان صفحه و بخوان و از من بگذر ولی چاپ نشده و ذهنم هم هیچ یاری نمیکند که کجای آرشیوم را نم باران تر کرده یا سیل برده یا هرچی.

میدانی؟ چطور ممکن است که بدانی؟دنیا پر است از موجوداتی که خیلی چیزها را نمیدانند. یکیش من. بگذریم. می شود بگذریم؟


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۰۵
شب تاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی